مهبانگ
مِهبانگ يا انفجار بزرگ به انگليسي: (Big Bang) يك نظريه علمي است، و لحظه آغازين هستي را گويند كه كل هستي (شامل زمان و هر سه بعد) از آن هنگام، بر طبق اين نظريه، شروع شدهاست.
بر طبق اين نظريه، جهان فعلي ما از ذره بسيار كوچك تر از كوچكترين ذرات بنيادي بوجود آمد. البته علم فيزيك در آن لحظه وجود نداشت، و به اين حالت تكينگي گويند. در واقع بر طبق اين نظريه، از اين تكينگي جهان منفجر شد و از اين ذره همهٔ ذرات بنيادي به وجود آمدند و شروع كردند از مركز آن دور شدن، كه ميلياردها كهكشان و از جمله كهكشان راه شيري به وجود آمدند.
اين انفجار باعث انبساط جهان به صورت بادكنكي ميشود. البته نيروي ديگري كه در اين انبساط و كند شدن سرعت انبساط ان تأثير دارد نيروي جاذبهاست و خميدگيهاي فضا زمان نسبيتي و در اين صورت سه حالت متصور است
1. انبساط دائم
2.رسيدن به يك حالت ثابت و پايدار
3.انقباض بعد از انبساط
پژوهشهاي انجام شده در سالهاي پيش نشان ميدهد كه جهان افزون بر آنكه در حال بزرگ شدن است، اين انبساط داراي شتاب نيز ميباشد. يعني همچنان كه كهكشانها در حال دور شدن از يكديگر هستند، افزون بر تندي (سرعت(داراي شتاب نيز ميباشد.
هنگامي كه بحث انبساط جهان مطرح شد، براي توجيه آن بايد يك نظريه منطقي و نو ارائه ميشد تا بتواند بزرگ شدن جهان را توجيه كند.
اين نظريه بايد توضيح ميداد كه بزرگ شدن جهان از كجا و چه زماني آغاز شده است؟ براي توجيه بزرگ شدن جهان نظريه «مهبانگ» -(انفجار بزرگ-((Big Bang) مطرح شد كه بر پايهٔ آن جهان از انفجار يك تودهٔ فوق العاده متراكم و با حجم ناچيز آغاز شدهاست.
پس از آنكه شتاب جهان مطرح شد، بايد يك دليل منطقي براي توجيه آن ارائه ميشد. همچنانكه ميدانيد طبق قوانين فيزيك شتاب ناشي از اعمال نيرو يا انتقال انرژي صورت ميگيرد. بنابراين بايد نيرويي به جهان اعمال شود يا انرژي وجود داشته باشد تا بتواند شتاب جهان را توجيه كند. براين پايه بحث انرژي تاريك يا Dark Energy مطرح شد كه هنوز سرچشمه و چرايي آن ناشناختهاست. البته در اين زمينه نظريههاي گوناگوني مطرح شدهاست، اما هيچ كدام نتوانسته پاسخي پذيرفتني به آن بدهد.
چكيده
در اين مقاله ابتدا به تعريف CPH كه همهٔ مادههاي جهان از آن تشكيل شدهاند ميپردازيم سپس راجع به نخستين لحظات پيدايش كيهان صحبت ميكنيم كه چگونه پس از انفجار بزرگ كيهان تشكيل شد و چگونه هليم و دتريم از طريق همجوشي با يكديگر هيدروژن كه عنصر اصلي تشكيل ستارگان وسيارات هست را بوجود آوردند سپس نگاهي به مقادير تقريبي مشخصات كيهان پرداخته وبا توجه به انبساط هميشگي كيهان , فراواني هليم و دتريم و تابش پس زمينهٔ كيهاني حادثهٔ انفجار بزرگ را اثبات ميكنيم و در آخر ميبينيم كه كيهان همواره در حال انبساط خواهد بود.
نام
در زبان پارسي «مه» يعني «بزرگ» و بانگ به معناي صداي بلند است.
تاريخچه
ايده و تئوري مهبانگ (انفجار بزرگ) با نگرش بر ساختار كيهان ايجاد شد. در سال ۱۹۱۲ ميلادي (۱۲۹۱ ه. ش) توسط وستو اسليفر اين تحقيق آغاز شد.
نظريهٔ CPH و انرژي تاريك
طبق نظريهٔ CPH همهٔ ذرات موجود در جهان از CPH تشكيل شدهاند و CPH همواره با مقدار سرعت ثابت حركت ميكنند و هنگاميكه يكديگر را جذب ميكنند مقداري از اين سرعت ثابت به حركت دوراني تبديل ميشود كه آن را اسپين مينامند به طوري كه طبق نظريه CPH پس از مهبانگ CPHها به همهٔ اطراف جهان پراكنده شدند كه با سرعت ثابت Vc>c به حركت خود ادامه ميدادند. بتدريج CPHها يكديگر را جذب كردند و به انرژي تبديل شدند و انرژي نيز به ماده و پاد ماده تبديل شد. بتدريج غبارهاي آسماني تشكيل گرديد و ستارگان و كهكشانها پديد آمدند. از آنجايي كه همهٔ اجسام و ذرات موجود در جهان از CPH تشكيل شدهاند و اين CHPها در ساختمان ماده داراي حركت دوراني يا اسپين هستند، لذا هر انفجاري كه در جهان صورت گيرد، مقداري از حركت دوراني يا اسپين CPHها به حركت انتقالي تبديل ميشود. چون بيشتر مادهٔ موجود در جهان در ستارگان در حال انفجار است، لذا بطور مداوم حركت دوراني CPHها به حركت انتقالي تبديل ميشود و اين امر موجب انبساط و در عين حال شتاب جهان ميشود.
نگاهي به چگونگي ايجاد و گسترش كيهان
همه چيز در حال گردش است. زمين به گرد خورشيد ميچرخد و ماه به گرد زمين. زمين و همهٔ سيارهها ي منظومه خورشيدي نيز به دور ستاره بزرگ خورشيد ميچرخند. منظومه خورشيدي ما كه در يكي از بازوهاي كهكشان راه شيري قرار دارد به گرد هسته مركزي راه شيري ميچرخد. كهكشان راه شيري در خوشهاي به نام گروه محلي قرار دارد. همگي كهكشانهاي گروه محلي نيز به دور مركز گروه محلي ميچرخند.
از گرد هم آمدن گروهها و خوشههاي بسياري همچون گروه محلي، مجموعه بسيار بزرگ تري به نام «ابر خوشه» تشكيل ميشود. جهاني كه ما در آن زندگي ميكنيم از ميليونها ابر خوشه تشكيل شدهاست. اكنون ميخواهيم از زمين كوچكمان كه در اين جهان بزرگ، حتي به اندازه يك نقطه كوچك هم نيست بيرون رويم و به سوي نخستين لحظههاي تشكيل كيهان برويم.
بيش از ۱۳ ميليارد سال پيش همهٔ انرژيهاي دنيا، يعني همهٔ آن چيزي كه هم اكنون وجود دارد به صورت اصليترين ماده تشكيل دهندهٔ انرژي در يك نقطه وجود داشت. (در طول مقاله واژههاي كيهان و عالم به كار برده شدهاست كه هر دو به يك معنا است.) اين نقطه با انفجاري بزرگ گسست و انرژي خود را به هر سو پخش كرد.
اين لحظه را «مهبانگ» -(انفجار بزرگ –((Big Bang) ميگويند. پس از انفجار بزرگ همهٔ انرژيهاي جهان كه در يك نقطه جمع شده بود به هر سو پخش و گسترده شد كه اكنون نيز ادامه دارد. به زبان ساده جهان از زمان مهبانگ تا اكنون در حال انبساط (باز شدن) ات. پس از دو دقيقه با همجوشي پروتونها و نوترونها، دوتريوم درست شد. پس از سه دقيقه، هليم از همجوشي دوتريوم، پروتونها و نوترونها پديدار شد. در آن هنگام چگالي جرمي ماده از چگالي ماده معادل انرژي فوتونها كمتر بودهاست، در حالي كه هم اكنون چگالي جرمي ماده از چگالي ماده معادل انرژي فوتونها بيشتر است. در آغاز ساخته شدن كيهان نوترونها، پروتونها و الكترونها تنها سهم ناچيزي از مقدار ماده را داشتند و اين فوتونها بودهاند كه انحناي فضا- زمان را به وجود ميآوردند.
صدهزار سال پس از تشكيل عالم، دماي كيهان هشت هزار كلوين بود در حالي كه نهصد هزار سال بعد دماي جهان به سه هزار درجه كلوين كاهش يافت. در اين زمان به دليل افت دما و خنكي نسبي اي كه به وجود آمده بود پروتونها و الكترونها با يكديگر درهم آميخته شدند تا اين كه اتمهاي خنثاي هيدروژن را به وجود آوردند. كيهان در اين زمان (يك ميليون سالگي) براي نخستين بار شفاف شد كه با وقوع شفافيت فوتونهاي زمينه ميكرو موجي كيهاني در تمام عالم گسترش يافتند. در اين هنگام بخشهايي از كيهان كه مقداري از ميانگين چگال تر بودند تبديل به خوشهها، ابرخوشهها و كهكشانها شدند و بخشهاي كوچك و كم تراكم تر باقيمانده تبديل به فضاي ميان ابرخوشهها شدند.
طي يك دوره چند ميليون ساله ابرهاي گازي به وجود آمدند كه هسته آغازين تشكيل ستارگان بودند. كهكشان راه شيري در يك ابر چرخنده كم سرعت از هيدروژن و هليوم كه در حدود ۱۰۰ كيلو پارسك (۳۲۶ سال نوري) پهنا دارد تشكيل شد. البته هنوز معلوم نيست كه كهكشان ما از يك ابر بزرگ گازي تشكيل شده يا آن كه شماري از ابرهاي كوچك كه با يكديگر درهم آميخته شدهاند. در راه تكميل و گسترش كيهان در مركز كهكشان راه شيري دو مركز بسيار پرانرژي كه سياه چاله هستند به وجود آمد كه به نوعي نقطه تعادل و جاذبه گردشي كهكشان است. بيش از ۵/۴ ميليارد سال پيش منظومه خورشيدي ما در درون يكي از ابرهاي گازي كهكشان راه شيري زاده شد. در آغاز بخشهايي از اين ابر بزرگ شروع به متراكم شدن كرد و بر اثر كشش گرانشي فشرده شد تا به صورت يك توده كروي شكل درآمد. پس از صد هزار سال خورشيد به صورت يك كره بسيار كوچك زاده شد. خورشيد كوچك پياپي داغ تر و گرم تر ميشد و به سرعت به گرد خود ميچرخيد و از خود ماده در فضا رها ميكرد. پس از مدتي خورشيد به دوران بلوغ خود رسيد. در اين دوره نخستين انفجارهاي هستهاي خورشيد آغاز شد كه سبب درخشش اين ستاره بزرگ ميشد. خورشيد از آغاز پيدايش خود تاكنون پياپي در حال تبديل ماده به انرژي است.
حلقههايي از موادي كه از خورشيد جدا ميشدند كم كم به صورت اجرام كوچكي درآمدند و پس از مدتي بر اثر گرانش بسيار بالاي خورشيد در مدارهايي متفاوت شروع به چرخيدن كردند. اين اجرام كه تودههاي كوچك چرخاني در ميان تودههاي بزرگي از گاز و غبار بودند پس از طي چندين ميليون سال تبديل به سيارههاي بزرگ و كوچكي شدند كه امروزه به نه نام مختلف همچنان به دور خورشيد بزرگ در حال گردش هستند. هر نه سياره منظومه خورشيدي در نه مدار مختلف و در فاصلههاي معيني از خورشيد قرار دارند كه به ترتيب از اولين سياره نزديك به خورشيد عبارتند از «تير (عطارد)، ناهيد (زهره)، زمين، بهرام (مريخ)، برجيس (مشتري)، كيوان (زحل)، اورانوس، نپتون و پلوتو يوهان كپلر قانونهاي سه گانهاي را كشف و براي حركت سيارهها وضع كردهاست كه شامل مواد زير است:
1. همه سيارهها در يك مدار بيضي شكل به گرد خورشيد ميچرخند
2. هر سيارهاي كه در گردش خود نزديك به خورشيد ميرسد، سرعتش بيشتر ميشود
3. بين مسافت و دوري سياره از خورشيد با زماني كه مدار خود را ميپيمايد، نسبت خاصي برقرار است
جهان پهناور ما همچون بادكنكي كه در حال باد شدن است مدام در حال بزرگ شدن است و هر روز بر پهناي آن افزوده ميشود. بر طبق قانون هابل كهكشانهاي دوردست با سرعتي به تناسب دوريشان از ما فاصله ميگيرند، بنابراين كيهان به طور يكنواخت در حال انبساط است. البته بايستي بدانيد كه كهكشانها خود در حال انبساط و بزرگ شدن نيستند بلكه اين فضا- زمان است كه باز ميشود و كهكشانها را با خود ميبرد. بر پايهٔ اين قانون اگر كيهان باز باشد، انبساط تا بي نهايت ادامه دارد و اگر بسته باشد انبساط متوقف شده و كيهان شروع به رمبش (انقباض) ميكند. چون گرانش از سرعت انبساط عالم ميكاهد ممكن است كه روزي پيروز شود و موجب توقف گسترش كيهان و در نتيجه فروريختن كيهان در خود شود. براي درك بهتر آن نمونهاي ميآوريم: سرعت گريز از زمين ۴/۱۱ كيلومتر بر ثانيهاست. حال اگر موشكي با سرعت كمتر بخواهد از جو زمين خارج شود گرانش زمين اين اجازه را به او نميدهد و موشك به سوي زمين باز ميگردد. پس اگر سرعت سبي دو كهكشان از سرعت گريزشان كمتر باشد روزي انبساط پايان يافته و كيهان آغاز به انقباض ميكند و اگرسرعت گريزشان بيشتر باشد انبساط عالم ادامه خواهد داشت. براي رسيدن به پاسخي قطعي درباره رنوشت كيهان ما، در آغاز بايستي به چگونگي پيدايش آن پي برد. هم اكنون گروهي از دانشمندان فيزيك در حال بررسي زمان صفر انفجار بزرگ از راه «نظريه ريسمانها» هستند. نظريه ريسمانها فرضيهاي نوين است كه هنوز به صورت تجربي ثابت نشدهاست. بر طبق اين نظريه، كيهان در ردهاي بنيادي تر از رشتهها يا ريسمانهايي ساخته شده كه با فركانسهاي مختلف ارتعاش ميكنند. پژوهش درباره ماهيت انفجار بزرگ به ظاهر تنها از طريق نظريه ريسمانها امكان دارد اما زمان پاسخ به چنين پرسشي سخت و دشوار كه بزرگترين معماي عالم است مشخص نيست.
نظريهٔ مهبانگ (انفجار بزرگ)
شرح گام به گام تاريخ كيهان از ديد نظريهٔ «مهبانگ»: آشكار است براي آگاهي از چگونگي نخستين ثانيهها و يا بهتر بگوييم نخستين اجزاي ثانيههاي پس از انفجار آغازين نبايد از ستاره شناسان پرسيد بلكه در اين مورد بايد به فيزيكدانهاي متخصص در امر فيزيك ذرهاي مراجعه كرد كه در مورد تشعشعات و ماده در شرايط كاملا سخت و غير عادي جستجو و تجربه ميكنند. تاريخ كيهان معمولاً به ۸ مقطع كاملا متفاوت و نا مساوي بخش ميشود:
مرحله نخست (صفر تا۱۰ به توان ۴۳- ثانيه) اين مساله هنوز برايمان كاملا روشن نيست كه در اين نخستين اجزاي ثانيهها چه چيزي تبديل به گلوله آتشيني شد كه كيهان بايد بعداً از آن ايجاد گردد. هيچ معادله اندازه گيري براي دماي بسيار بالا و تصورناپذيري كه در اين زمان حاكم بود در دست نميباشد.
مرحله دوم ( از۱۰ به توان ۴۳- تا ۱۰ به توان ۳۲- ثانيه )نخستين سنگ بناهاي ماده مثلا كواركها و الكترونها و پاد ذرههاي آنها از برخورد پرتوها با يكديگر به وجود ميآيند. بخشي از اين سنگ بناها دوباره با يكديگر برخورد ميكنند و به صورت تشعشع فرو ميپاشند. در لحظههاي بسيار بسيار اوليه ذرههاي فرا سنگين - x نيز ميتوانستهاند به وجود آمده باشند. اين ذرهها داراي اين ويژگي هستند كه هنگام فروپاشي ماده بيشتري نسبت به پاد ماده و مثلا كواركهاي بيشتري نسبت به آنتي كواركها ايجاد ميكنند. ذرههاي x كه تنها در همان نخستين اجزاي بسيار كوچك ثانيهها وجود داشتند براي ما ميراث مهمي به جا گذاردند كه عبارت بود از: «افزوني ماده در برابر پاد ماده»
مرحله سوم (از۱۰ به توان ۳۲- ثانيه تا ۱۰ به توان ۶- ثانيه (كيهان از مخلوطي از كواركها - لپتونها - فوتونها و ذرههاي ديگر تشكيل شده كه متقابلا به ايجاد و نابودي يكديگر مشغول بوده و همچنين خيلي سريع در حال از دست دادن دما هستند.
مرحله چهارم (از ۱۰ به توان ۶- ثانيه تا ۱۰ به توان ۳- ثانيه (كمابيش همگي كواركها و پاد كواركها به صورت پرتو ذرهها به انرژي تبديل ميشوند. كواركهاي جديد ديگر نميتوانند در دماهاي رو به كاهش به وجود آيند ولي از آن جايي كه كواركهاي بيشتري نسبت به پاد كواركها وجود دارند برخي از كواركها براي خود جفتي پيدا نكرده و به صورت اضافه باقي ميمانند. هر ۳ كوارك با يكديگر يك پروتون با يك نوترون ميسازند. سنگ بناهاي هسته اتمهاي آينده اكنون ايجاد شدهاند.
مرحله پنجم (از ۱۰ به توان ۳- ثانيه تا ۱۰۰ ثانيه ) الكترونها و پاد الكترونها در برخورد با يكديگر به اشعه تبديل ميشوند. شماري از الكترونها باقي ميماند زيرا كه ماده بيشتري نسبت به پاد ماده وجود دارد. اين الكترونها بعداً مدارهاي اتمي را ميسازند.
مرحله ششم (از ۱۰۰ ثانيه تا ۳۰ دقيقه )در دماهايي كه امروزه ميتوان در مركز ستارگان يافت نخستين هستههاي اتمهاي سبك و به ويژه هستههاي بسيار پايدار هليم در اثر همجوشي هستهاي ساخته ميشوند. هسته اتمهاي سنگين از قبيل اتم آهن يا كربن در اين مرحله هنوز ايجاد نميشوند. در آغاز آفرينش عملاً تنها دو عنصر بنيادي كه از همه سبكتر بودند وجود داشتند: هليم و هيدروژن
مرحله هفتم (از ۳۰ دقيقه تا ۱ ميليون سال پس از آفرينش) پس از گذشت حدود ۳۰۰۰۰۰ سال گوي آتشين آنقدر دما از دست داده كه هسته اتمها و الكترونها ميتوانند در دمايي در حدود ۳۰۰۰ درجه سانتي گراد به يكديگر بپيوندند و بدون اينكه دوباره بي درنگ از هم بپاشند اتمها را تشكيل دهند. در نتيجه آن مخلوط ذرهاي كه قبلا نا مرئي بود اكنون قابل ديدن ميشود.
مرحله هشتم (از يك ميليون سال پس از آفرينش تا امروز ) از ابرهاي هيدروژني كهكشانها، ستارگان و سيارهها به وجود ميآيند. در درون ستارگان هسته اتمهاي سنگين از قبيل اكسيژن و آهن توليد ميشوند. كه بعدها در انفجارهاي ستارهاي آزاد ميگردند و براي ساخت ستارگان و سيارهها و زندگي جديد به كار ميآيند.
عناصر پيدايش زندگي زميني
براي زمين با توجه به گوناگوني زندگي كه در آن وجود دارد ۳ چيز از اهميت ويژهاي برخوردار بودهاست:
- از همان ابتداي خلقت هميشه ماده بيشتري نسبت به ضد ماده وجود داشته و بنابراين همواره ماده براي ما باقي ميماند
- در مرحله ششم هيدروژن به وجود آمد اين ماده كه سبكترين عنصر شيميايي ميباشد سنگ بناي اصلي كهكشانها و سيارهها ميباشد. هيدروژن همچنين سنگ بناي اصلي موجودات زندهاي است كه بعداً روي زمين به وجود آمدند و احتمالا روي ميلياردها سياره ديگر نيز وجود دارند
- در مركز ستارگان نخستين هسته اتمهاي سنگين از قبيل اكسيژن و يا كربن يعني سنگ بناهاي اصلي مورد نياز براي زندگي به وجود آمدند
اجزاي سازندهٔ كيهان
تنها حدود ۴ درصد كيهان از ماده، به شكلي كه ما ميشناسيم تشكيل شدهاست، يعني ماده معمولي كه ما ميشناسيم و در آزمايشگاه وجود دارد، تنها ۴درصد همهٔ عالم را ميسازد. ۲۳درصد كيهان را ماده تاريك سرد تشكيل داده كه دانشمندان دادههاي خيلي كمي درباره اش دارند و ۷۳ درصد مانده را انرژي تاريك شگفت انگيز تشكيل ميدهد كه تقريبا تنها چيزي كه در موردش ميدانيم، اين است كه وجود دارد!
شواهد در دفاع از نظريه مهبانگ
نتايج ۳ رصد مهم طي قرن گذشته به ستاره شناسان كمك كرد تا اطمينان حاصل كنند كه جهان با بيگ بنگ آغاز شدهاست. اولين آنها اين است كه جهان در حال انبساط است – بدين معني كه فضاي ميان كهكشانها در حال بزرگ و بزرگتر شدن است - اين مشاهده منجر به اين حدس شد كه قبل ازانبساط همه چيز در جايي كنار هم قرار داشتهاست. دوم اينكه اين نظريه به خوبي قادر به توضيح فراواني هليم و دتريم (ايزوتوب هيدروژن) در جهان است. دما و چگالي و محيط منبسط شونده جهان اوليه شرايط خوبي براي توليد اين هستهها با فراواني كه امروز شاهد آن هستيم ميباشد. دليل سوم اينكه ستاره شان موفق به رصد تابش پس زمينه كيهاني – نابش بس از انفجار اوليه - از هر سمت كيهان شدهاند. تابش پس زمينه كيهاني دليل قاطعي بر تاييد آغازي اين چنين – با يك انفجار- براي جهان است. آفاي استفان هاوكينگ در اين مورد ميگويد: اين اكتشاف بي نظير، اكتشاف قرن است.
انبساط جهان
همزمان با اين ايده كه جهان در حال انبساط است، ستارهشناسي يه اسم وستو سليفر (Vesto Slipher) متذكر شد كه تعداد كهكشانهايي كه از ما دور ميشوند بيشتر از آنهايي هستند كه به ما نزديك ميشوند..
ستاره شناسان با استفاده از نور دريافتي از يك كهكشان قادرند دريابند كه يك كهكشان به ما نزديك يا از ما دور ميشود. اگر طيف نوري كهكشان به سمت طول موج كوتاه تر اتقال يابد - انتقال به آبي – كهكشان در حال نزديك شدن به ماست، مثال معروف اين مطلب تغيير طول موج صداي يك آمبولانس در حال نزديك شدن به ما است. اگر طيف نوري كهكشان به سمت طول موج بلند تر انتقال يابد - انتقال به سرخ – كهكشان در حال دور شدن از ماست، همان طور كه طول موج صداي يك آمبولانس كه در حال دور شدن از ما است افزايش مييابد. ميزان اتقال به سرخ يا آبي بستگي به سرعت دور شدن يا نزديك شدن كهكشان دارد. بنابراين وستو سليفر مشاهده كرد كه بيشتر كهكشانها داراي انتقال به سرخ هستند تا انتقال به آبي.
درسال ۱۹۲۹، ادوين هابل (Edwin Hubble) كشف كرد كهكشانهايي كه در فاصلهٔ بيشتري از ما قرار دارند با سرعت بيشتري از ما دور ميشوند، اين سرعت متناسب با فاصلهاست. به عبارت ديگر كهكشانهايي كه در فاصله دورتري نسبت به ما هستند داراي اتقال به سرخ بيشتري نيز ميباشند. كهكشانهاي دور دست فاصلهاي در ابعاد ميليون و ميليارد سال نوري با ما دارند و اين به اين معناست كه ما به گذشتهاي در ابعاد ميليون يا ميليارد سال نوري نگاه ميكنيم. در حين سفر نور كهكشانها به سمت ما طيف نور ازطول موجهاي كوتا هتر به سمت طول موجهاي بلند تر - انتقال به سرخ – اتقال مييابد. اين انتقال به سرخ در اثر انبساط ساختار فضا است. اگر طول موج دو برابر شود، جهان ميبايد با ضريب ۲ منبسط شود. بنابراين كشف هابل اين بود كه عامل انبساط به نحوي با مسير طي شده توسط نور در ارتباط است، معادل با اينكه شما به چه ميزان به گذشته نگاه ميكنيد. اين مطلب بيان گر اين است كه هر چه در زمان به عقب و عقب تر برگرديم جهان كوچك و كوچكتر است. با سفر به گذشتهٔ يك جهان منبسط شونده خواهيم ديد كه فاصلهٔ ميان كهكشانها در حال كاهش و چگالي جهان در حال افزايش است.
اين روند تا جايي ادامه پيدا ميكند كه تمامي ماده جهان در حجمي بسيار كوچك متراكم ميشود، كه نتيجه اين روند چگالي باور نكردني جهان اوليه - لحظه بيگ بنگ – است. با تقسيم فاصلهٔ كهكشان بر سرعت ذاتي آن قادر به تخمين طول عمر جهان خواهيم بود. با اين روش ميتوانيم تخمين بزنيم كه در چه زماني فاصلهٔ ما تا ديگر كهكشانها صفر بودهاست. محاسبات نشان ميدهند كه بيگ بنگ در حدود ۱۰ تا ۱۵ ميليارد سال قبل -
نظرات شما عزیزان:
|